الهی در طوفان عشقت سرگردانم مرا در ساحل امن عاشقی پیاده گردان تا هم من نصیبی از تو برده باشم هم تو ببینی بنده سرتاپا خطا به راه راست آمده؛ جنون من از جنون مجنون زیادتر است چون جنون مجنون ز لیلی آغاز شد ولی جنون منه مجنون ز لیلایی چون توست دلم را به تو سپرده ام امیدوارم این دل را چنان سیراب گردانی که گویی قارون را با مال و ثروت سیراب کردی و دل بی کس من در انتهای دنیایش رو به سوی تو کرده که شاید ببخشی؛ خدایا سوالی در ذهنم است که میگوید چرا خدا خلقم کرد و چرا خلق نکرد در کنار یار؟ یار من دانی که یارم است همان یاری که تمام مخلوقات به آن مباهات میکنند چرا نامم را هم نام یارم کردی ولی ذره ای از معرفت یارم به من ندادی؟ منو چون سخنش شیعه کردی ولی ذره ای از بوی شیعه بودن به من را نچشاندی؟ من چرا سوال میکنم؟ تو باید سوال کنی که تو را خلق کردم چرا قدر نعمت هامو ندونستی؟ خدایا دوست دارم ای لیلای من بی شمار دوستت دارم فدایت شوم که باید هم فدایت شوم
..
برچسبها: الهیطوفان عشقت سرگردانمساحل امن عاشقی پیاده گردانراه راستجنون من از جنون مجنون زیادتر استجنون مجنون ز لیلی آغاز شدجنون منه مجنون ز لیلایی چون توستسیرابقاروندل بی کس منانتهای دنیایشخدایاچرا خدا خلقم کرد و چرا خلق نکرد در کنار یار
..
نظرات شما عزیزان:
به ما هم سری بزنید.
برچسبها: الهیطوفان عشقت سرگردانمساحل امن عاشقی پیاده گردانراه راستجنون من از جنون مجنون زیادتر استجنون مجنون ز لیلی آغاز شدجنون منه مجنون ز لیلایی چون توستسیرابقاروندل بی کس منانتهای دنیایشخدایاچرا خدا خلقم کرد و چرا خلق نکرد در کنار یار
تاريخ : شنبه 14 بهمن 1391
| 23:21 | نویسنده : محمد اسلامی |